محمد حسین فائزی

محمد حسین فائزی
  • ۰
  • ۰

سیاست‌ورزی، همان سیاست اسلام است؛ همانی است که امام راحل ما فرمودند: «والله اسلام تمامش سیاست است»؛ و همان است که مصداق بارزش سیاست علی (علیه السلام) و اولاد اوست. چیزی که در تاریخ، «سیاست علوی» نام گرفته، سیاست منظور امام امت است که مردم و شاید قاطبه سیاست‌مداران ما آن را به‌درستی نشناخته‌اند. صبر علی، مکر علی، سکوت و سخن علی، خنده و اخم علی، مسامحه و سخت‌گیری علی، عقاب و پاداش او، مهربانی و عصبانیتش، همه اجزای تفکیک‌ناپذیر سیاست علوی هستند.

سیاست‌بازی هم چیزی است که مردم ما آن را بد می‌دانند و چون حد و مرزش خیلی روشن نیست، علی‌رغم بد بودن، طرف‌داران زیادی هم دارد. یعنی بیشترین طرف‌دار را در جوامع بشری همین نوع سیاست دارد که مصداق و بیان تاریخی آن «سیاست اموی» یا «سیاست معاویه» است. همه آن خنده‌ها و اخم‌ها و غضب‌ها و مهرها و سکوت‌ها و حرف‌ها در اینجا هم هست، اما شیطان رجیم در ورای همه این نیت ها و رفتارها خانه کرده و ترکیب دیگری از این عناصر به وجود می‌آورد. درست مانند خروارها سنگ و خاک، که یکی با آن بنای کفر و الحاد می‌سازد و دیگری کعبه‌ای که معبد عارفان و موحدان باشد.

اما آنچه که بر آن عنوان «سیاست گریزی» را اطلاق می‌کنم، چیزی متفاوت است و بر دو شاخه است:

اول) «گوشه گیری و عزلت و ادای عقلا را درآوردن» با ادعای آنکه فقط این شیوه برحق است و دیگران پی دنیای خویش‌اند. درست مانند ابوموسی اشعری که با گذشت تاریخ، مصداق حماقت شد و مشی همان احمق تاریخ، اکنون طرف‌دارانی متعدد دارد و در زمان خودش نیز مصداق عقل‌ورزی و میانه‌روی لقب گرفته بود. این تفکر سعی می‌کند با طرد حامیان باطل و تندروخواندن حامیان حق، پوششی عاقل‌مآب برای خود درست کند و میانه‌روی و عقل‌ورزی را در رفتار و منش خود جلوه‌گر نماید. در این نظام فکری، اگر بگویی علی (علیه السلام) هنگامی که می‌دانست کسی به بیت‌المال دست‌درازی کرده، سرخ می‌شد و رگ‌های گردش متورم می‌گشت، یا باید تاریخ را غلط بدانی و یا امام موحدان را تندرو بخوانی.

دوم) «پرهیز از غلتیدن به سمت و سویی مشخص و هربار با یکی بودن و هوای همه را داشتن و دل همه را به‌دست آوردن». این سیاست نیز مصادیقی در تاریخ به‌خود دیده و گروهی آن را دورو و منافق می‌خوانند و از منظری دیگر می‌توان این را شیوه‌ای نو در سیاست‌بازی دانست. البته این روش، خود نوعی سیاست‌بازی است که در مرام‌نامه نانوشته آن، باید طرف‌دار بخش الف (حق) و ب (باطل) نباشی و حق جدیدی بنام «ج» را علم کنی. «تذبذب» نامی است که قرآن کریم بر این نوع سیاست می‌نهد و مردم ما گاه به آن «حزب باد» و کلماتی نظیر آن اطلاق می‌کنند. اهالی این نوع سیاست به‌سان شترمرغ، در موقع ضرورت ادعای مرغی می‌کنند و یا ممکن است داعیه شتربودن داشته باشند؛ تا ضرورت چه ایجاب کند... «مذبذبین بین ذلک لا إلی هؤلاء و لا إلی هؤلاء»

 

اما سرانجام باید چه کرد؟

باید سیاست دانست و تحلیل کرد و بازی نخورد. سیاست‌ورزی از نوع سیاست علوی و پای‌بندی مطلق به شریعت، سیاست‌مدارانه‌ترین راه است و این همانی است که در آن مکر جای دارد و حیله‌گری بی‌معناست و در آن، باید هم مومن باشی و هم بسیار زیرک و هوشیار. همان است که امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند «از مکر مومن بترس ....» و آن‌جایی از سیاست بازی اموی جدا می‌شود که در نهج‌البلاغه، حضرت می‌فرمایند «اگر می‌خواستم حیله‌گری کنم، سیاست‌مدارترین عرب بود».

در این سیاست، «حفظ حدود شریعت» و «راست‎گویی» و «وفای به عهد» و «تعهد به اخلاق» و «صیانت از آبرو و اعتبار دیگران» بر همه چیز شرافت دارد. درست همان‌هایی که در سیاست سیاست‌بازان بی‌معناست و برای حفظ خودشان،تمام اینها را زیر پا می‌گذارند.

اینکه بارها رهبر حکیم انقلاب به اهالی سیاست تاکید کرده اند که خطوط و مرزهای فکری و عملی خود را به دقت تبیین کنند و سلوک خود را نسبت به دوست و دشمن انقلاب واضح و علنی بیان نمایند، همان روشی است که ما را از ورود به عرصه سیاست‌بازی و سیاست‌گریزی باز می‌دارد و براساس همین قاعده است که ایشان سیره سیاسی خود را این طور روشن می‌کنند: «من دیپلمات نیستم، من انقلابی‌ام؛ صریح و صادقانه سخن می‌گویم».

ما بر کدامین سیاست‌ایم؟

  • ۹۴/۱۱/۲۳
  • محمد حسین فائزی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی