قضیه خیلی جالب است.
درست در وسط کشور نابرادر و دشمن (همین آمریکای خودمان) و در علمی ترین مجامع آن، سال ها وقت می گذارند و کلی آدم استخدام می کنند که راه تزریق فرهنگ نابود شده خودشان را به وسط خانه ما کشف کنند و می کنند.
کتب آموزش زبان انگلیسی به دلایل متعدد و به شواهد متکثر، از قوی ترین ابزارهای تهاجم خاموش و موثر فرهنگ غرب بوده و هست. به دلایلی همچون:
اول) درهم تنیدگی زبان و فرهنگ؛ قطعا با انتشار یک زبان، فرهنگ مردم دارای آن زبان هم نشر می یابد. اما چگونگی انتقال آن فرهنگ و برخورد واقع گرایانه یا عوام فریبانه با ارکان و اجزای فرهنگ، موضوعی است که محل بحث است.
دوم) ایجاد موج تمایل به زبان آموزی در کشور به طوری که عمده جوانان ایرانی مایل به آموختن زبان انگلیسی باشند.
سوم) وجود بیش از 15 منبع دست اول آمریکایی و چند ده منبع دست دوم و سوم آمریکایی و انگلیسی در کشور (جالب است که در این مورد تحریم نیستیم!)
چهارم) تمرکز بهترین ناشران و دانشگاه های اروپا و آمریکا بر این موضوع (آکسفورد، کمبریج، لانگمن، و....)
پنجم) توجه به اینکه در تولید هر سری کتاب، بیش از 100 متخصص بکار گرفته می شوند و نام فردفرد آنها در ابتدای هر مجموعه قابل مطالعه است.
ششم) پرداختن به ظواهر فرهنگ غرب و برخورد عوام فریبانه با غرب؛ به طوریکه تصویر یک مدینه فاضله و بهشتی مثال نازدنی را از غرب در برخی کتب آموزشی شاهد هستید.
هفتم) تخریب کشورهایی مانند ایران؛ مثلا در سری معروف TopNotch & Summit که در بسیاری از آموزشگاه های کشور تدریس می شود، در مجموع 12 جلد تنها یک جا به ایران اشاره شده. یک تصویر اسف بار از زلزله بم. یک شهر که آوار آن بر سر مردم فرود آمده و انگار ایران اسلامی، همین بم است و بس.
هشتم) تعمد در فرهنگ سازی برخی مصادیقی که با فرهنگ ایرانیان مسلمان در تضاد است؛ مانند رقص و آواز و مطربی و سگ بازی و اختلاط و عدم توجه به حریم محرم ونامحرم و بدپوششی و....
نهم) جلوه نمایی دروغ از برخی رخدادهای جهان غرب؛ به عنوان مثال در تمام دانشگاه های اروپا و آمریکا، دانشجویان ملزم به داشتن لباس فرم و پوشش استاندارد و پرهیز از آرایش و ظاهر نامناسب هستند و این یک قانون سفت و محکم است. اما در کتب موجود، هرزگی و ولنگاری و پوشش مبتنی بر مد و عریانی ترویج می شود تا فراگیر ایرانی، جلوهای دیگر از غرب در ذهن خود داشته باشد.
شاید این 9 مورد کافی باشد که ما چه هدیه ای را به فرزندان خود و آینده سازان این کشور می دهیم
شاید اگر پدرها و مادرها قدری بیشتر می دانستند، هیچ وقت این بمب را در میان اتاق فرزند خود منفجر نمی کردند.
شاید اگر مدیران محترم نظام قدری بیشتر دلشان می سوخت و بیشتر تلاش می کردند، در این 36 سال و اندی که از انقلاب گذشته، لااقل یک محصول قوی ایرانی را روانه بازار می کردند تا قدری از این هجمه بی امان و نابرابر، در امان باشیم.
هجمه ای که مقصودش فرزندان پاک سرشت و معصوم ایرانی اند تا حتی در کلاس های آموزشی شان هم از فرهنگ مهاجم بیگانه ایمن نمانند.
- ۹۴/۰۵/۲۳
کاملا موافق این پستتون بودم خودم هم هر چقدر از کوچیکی ثنا بهم گفتن بزارش کلاس زبان موافق نبودم از شما چه پنهان یه مجموعه سی دی هم گرفتم و به دلایلی که تو همین پست قید کردید از اجراش پشیمون شدم در کل نیازی نمیدیدم که بچه "انگلیسی زبان" داشته باشم چراکه زیر 5 سالگی سن زبان آموزی غریزیه و بچه تا چند زبان رو بعنوان زبان مادری میتونه آموزش ببینه و این برای من خوشایند نبود. بالاخره بچه های من وارد هر رشته تحصیلی که بشن یه نیاز آکادمیک به آموزش زبان بین المللی که متاسفانه در حال حاضر انگلیسیه دارن که خب همونموقع برآوردش میکنن دیگه دلیلی نداره از الان شخصیتشون رو طبق فرهنگی که با این زبان وارد خونه میشه بخوام تغییر بدم