بیایید با هم داستانی را تصور کنیم که هر روز برای هزاران انسان رخ می دهد. فرض کنیم که مردهایم و مراسم ختم و ارتحال ما با بهترین کیفیت و جمعیتی مثال زدنی برپا شده و پس چهل روز ناله و سیاهپوشی، همه رفتهاند سر خانه و زندگیشان. الان اوضاع دنیا را چطور تصور میکنید؟ آیا جایی به هم ریخته؟ آیا خللی در کارکرد عالم ایجاد شده؟ آیا یک کشور یا استان یا یک شهر یا حتی یک محله احساس کمبود میکنند و هرلحظه آرزو میکنند که کاش ما در بند حیات بودیم آنها بی «مــا» نمیشدند؟
معتقدم که نتیجه اندیشیدن هر عقل سالمی این است که ما خلق نشدهایم تا بعد از مردنمان، صرفا جمعی به بیان خاطرات خوب و بد ما بپردازند و احیانا «خدا رحمتش کند»ی روانه روح مرحوم ما نمایند. زحمت زندگی در این دنیای شلوغ و داستان مفصل درگیری با جنود شیطان و دستآویزی به ریسمان استوار الهی، ارزشی فراتر از آن دارد که بخواهیم به سادگی از کنار «میزان تاثیرمان در دنیا» بگذریم.
میزان تاثیرگذاری هر انسان در عالم، از مولفههای گوناگونی همچون استعدادهای خدادادی، کمیت و کیفیت تجربیات، ذکاوت و تیزهوشی و پختگی، قرارگیری در موقعیت شکوفایی استعدادها، علاقهمندیها و اتصال به قدرتهای ماورائی و توحیدی پیروی میکند. بسیار اهمیت دارد که چقدر عملمان با رفتار روزمره و معمولی سایر افراد بشر متفاوت است؛ تفاوت در نوع عمل، نیت عمل و کیفیت آن. همیشه کسانی که خاص هستند و متفاوت، تاریخ به آنها گونه دیگری مینگرد؛ اما سوال اینجاست که خاص بودن چه تعریفی دارد و کدام خاص بودن است که موجب تمایز حقیقی و موثربودن حداکثری یک انسان میشود؟ چه باید بشود که یک انسان هیچ جایگزینی نداشته باشد و تا دنیا دنیاست، اثر خیرش باقی باشد.
برخلاف تمام قواعد فکری آدمهای دور از خدا و پیروان مکاتب غیرتوحیدی، آنچه یک انسان را خاص و سبب خیر ابدی میکند، مشهور شدن و دنیاطلبی برای ثبت در تاریخ نیست. در تاریخ بشر انسانهای کمی نیستند که بعد از دهها و صدها یا هزاران سال، هنوز موثرند و الگوی بشری که میخواهد خوب باشد؛ و این است مفهوم واقعی ماندگاری و اثربخشی.
رمز این مساله اینجاست که «آنچه به انسان ارزش میبخشد و او را در عالم تاثیرگذار میکند، آن است که بهترین کاری را که از دستش می آید برای خدا انجام دهد»؛ تمام وسع و توانش را خالصانه در مسیر نصرت دین خدا قرار دهد تا سنتهای الهی از دیگر سو جاری شود و چنان تاثیری در عالم بگذارد که بعد از فوتش نیز جایگزینی برای او نباید و نشاید.
آری...
اگر خدا اراده کند، یک بانوی خانهدار میتواند فاطمه زهرا شود که خودش و نسل پاکش تا قیامت الگوی تاریخ شوند؛
و یا پیرمردی که از دار دنیا یک قبا و عبا بیشتر ندارد، خمینی شود و سرنوشت دنیا را تغییر دهد.
ما قرار است در این دنیا چه کاره باشیم؟
- ۹۵/۱۲/۲۶