بهار 1391 بود که بهطور غیرمستقیم درگیر آموزش زبان شدم. از همان ابتدا، دغدغهام چگونگی حذف تاثیرات فرهنگی غلطی بود که در این کتابها وجود دارد. هرچه جلو رفتم، عمق فاجعه را بیشتر فهمیدم. سالها قبل در همین وبلاگ مطلبی با نام «انفجار بمب در وسط خانه» نوشتم. مجموعهای از بیبندباری اعتقادی و اخلاقی، ترویج کفر و الحاد و بیدینی، سکس و ابتذال، عادیسازی گناه، تغییر سبک زندگی و زینت دادن فرهنگ ضدتوحیدی غرب در این کتب آموزش زبان و با ظاهری آراسته و زیبا عرضه میشود؛ ما هم با دست خودمان و با آغوشی گشاده به استقبال این مفاهیم میرویم، میلیونها تومان هزینه میکنیم و همزمان سبب تقویت بنگاههای تولیدکننده این منابع آموزشی میشویم. اگر عدد سودآوری ریالی نمایندگی همین موسسات آمریکایی و انگلیسی را در تهران و چند شهر بزرگ بدانید، بهقدر کفایت متعجب میشوید.
اولینبار بهدنبال این سوال رفتم که چرا تاکنون حتی یک کتاب درست و حسابی در کشور ما نوشته نشده؟ بعد دیدم که این قصه سر دراز دارد و حتی در کشورهای مسلمان دیگر هم که میخواهند کتاب اختصاصی متناسب با فرهنگشان بنویسند، میروند و به همان موسسات موجود در انگلستان و آمریکا سفارش میدهند؛ یعنی یک چرخه باطل. سراغ اساتید مطرح زبان و بزرگان این عرصه که میرفتیم، عمدتا ما هم با پیشنهاد همان روشی مواجه میشدیم که در سعودی و امارات و کویت و مانند آنها انجام شده. انگار تخم خودباوری را ملخ خورده بود و بیشترشان باور کرده بودند که چنین کاری از محالات روزگار است. خاطرم هست همان موقع به بعضی از آنها میگفتم که آیا انجام این کار، از کشف سلولهای بنیادی یا چرخه فرآوری هستهای سختتر است؟ و ترجیح میدادند به این سوال ساده جواب روشنی ندهند.
خلاصه با هر ضرب و زوری بود، گروهی تشکیل دادیم و با همان جمع کوچک اولیه، کار را شروع کردیم. بیش از دو سال صرف مطالعات و پیریزیهای اولیه شد، و یک سالونیم هم مصروف نمونهسازی. آن گروه کوچک 2 نفره، الان حدود 50 نفر شده و با گذشت پنج سال از آن تاریخ:
- جلد نهم این مجموعه آموزشی درحال نهایی شدن است و تا آخر سال، همه 16 جلد تولید و عرضه میشود.
- سه ترم است که تدریس آزمایشی آن دارد در 6 استان انجام میشود که کاملا موفق بوده؛
- تایید موسسه York انگلستان بر کیفیت بالای منابع تولیدی اخذ شده؛ به قول سرگروه ارزیابان York، این کتابها Well Structured است؛
- تمام استانداردهای اتحادیه اروپا باعنوان CEFR رعایت گردیده؛
- کیفیت بصری و گرافیک منابع تولیدی تقریبا از تمام نمونههای خارجی موجود در بازار ایران بهتر و جلوتر است؛ نوع تصویرسازیها و عکاسیها و اجزای گرافیکی کتب، ضمن انطباق با ذائقه و فرهنگ مردم کشورهای مسلمان، کاملا مدرن و زیبا کار شده است؛
- تمام اجزای متنی و گرافیکی و صوتی و فیلمهای این مجموعه آموزشی، قواعد و الزامات قانون بینالمللی کپیرایت را رعایت کرده تا برای انتشار در کشورهای دیگر مشکلی نداشته باشد؛
- محتوای فرهنگی و گرافیکی این کتابها، نهتنها هیچ اختلالی در امر آموزش زبان و الزامات آن ایجادنکرده، بلکه در خدمت روش پیشرفته آموزشی موجود در این مجموعه است؛ ارزیابان با سلیقههای گوناگون، این لطافت و هوشمندی را میستایند؛
- کتابها برای مخاطب EFL نوشته شده نه ESL، یعنی برای کشورهایی مثل ایران که زبان انگلیسی در آنها به عنوان یک زبان خارجی است نه زبان دوم؛ جالب است بدانید که عدم رعایت این مساله، یکی از مشکلات بزرگ کتب خارجی فعلی است؛
- اصطلاحاتی که یک مسلمان در مکالمات انگلیسی خود نیاز دارد، در این منابع آمده که در نمونههای فعلی خارجی اصلا به آنها پرداخته نمیشود؛ بهعنوان مثال، عمده فراگیران ایرانی که با کتب خارجی زبان میخوانند نمیتوانند یک گردشگر اروپایی را با فرهنگ یا بناها یا سنتهای ایرانی و اختصاصات فرهنگ ما آشنا کنند و کمبود لغات آنها کاملا آشکار میشود؛
- کتابهای جدید صرفا برای مردم و فرهنگ ایران نوشته نشده و مخاطب مسلمان را بهصورت عام هدف گرفته، تا بتواند در کشورهای منطقه هم مورد استفاده فراگیران قرار گیرد؛
- مزیتهای رقابتی زیادی برای این مجموعه تعریف شده که در رقبای خارجی یا وجود ندارد یا کسر کوچکی از آنها دیده میشود، مانند سامانه آموزش مجازی پیشرفته و روزآمد، نسخه الکترونیکی همه کتابها برای استفاده در سیستمعامل Android، IOS و Windows، قلم هوشمند صوتی و آزمونهای مجازی و حضوری.
EIGHT آنقدر پیشرفته و قوی است که اگر شناسنامهاش را نبینید قطعا آن را محصول یکی از همین کشورهای باسابقه غربی میدانید. ما ثابت کردیم که «ما میتوانیم» معنا دارد. با نگاه انقلابی و هوشمندانه میشود بزرگترین سنگها را از میان برداشت و هرآنچه را که خیلیها نشدنی میدانند، شدنی کرد.
امسال منتظر «هشت» در بازار ایران باشید.
- ۹۷/۰۱/۱۷
بزرگترین بیماری روانی بشر
ولی در عرصه شناخت مدرن و مدرنیته فقط چیزهایی ارزش دارد که قابل تبدیل به قدرت مادی باشد و قابل خرج کردن باشد از جمله زیبایی. و اصلاً حتی کالاهای صنعتی هم برای جلب مشتری بایستی زیبا باشند تا چه رسد به انسان. و نیز آن انسانی که دارای اشیای زیباتری هست زیباست و گرنه زشت تلقی می شود حتی در نزد خودش : خانه زیبا، ماشین زیبا، مبل زیبا و لباسهای زیبا و ظروف زیبا. در اینجا می توان " زیبایی" را بعنوان بزرگترین بیماری روانی بشر ملاحظه کرد. این بیماری همان زشت شدگی انسان است. به بیان دیگر بشر بمیزانی که زشت می شود بیماریها هم از وی بروز می کنند. زشتی و بیماری یکی است. اینست که ایدز و کادیلاک شدیداً امری واحد هستند بهمراه دریایی از لوازم آرایش و یک لشکر از متخصصانی که شبانه روز در خدمت زیبا سازی صاحبان این کالاها و امراض قرار دارند و برق و چراغانی ها و نور افکنی ها.
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب شناخت شناسی ص ۱۱۹